در اوج ورشکستگی و ناامیدی، زمانی که به نظر می‌رسید زندگی بر من تمام شده است، همه چیز به یکباره تغییر کرد. من تمام دارایی‌هایم را از دست داده بودم و با حس شکست و تنهایی عمیق، در تاریکی محض قرار داشتم. هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شدم، با این واقعیت تلخ روبه‌رو می‌شدم که هیچ چیز در دستم نیست و آینده‌ای نامشخص در انتظارم است.

اما آنچه این دوران سخت را برای من دشوارتر کرد، دیدن افرادی بود که در شرایط مشابهی قرار داشتند. افرادی که تلاش می‌کردند خود را جمع و جور کنند، اما به دلیل فقدان حمایت و منابع، در باتلاق ناامیدی غرق می‌شدند. هر کدام از آن‌ها داستان‌های زندگی خود را داشتند، داستان‌هایی پر از تلاش و شکست، پر از آرزوهایی که به ناامیدی تبدیل شده بود.

این دیدگاه، من را به شدت تحت تأثیر قرار داد. من به این فکر فرو رفتم که چقدر راحت است که در این دنیای پر از چالش، افراد به تنهایی در تاریکی سرد و بی‌رحم غرق شوند. آیا واقعاً باید در برابر این بحران‌ها تسلیم شویم؟ آیا نمی‌توانیم به یکدیگر کمک کنیم و در کنار هم به سمت روشنایی حرکت کنیم؟

در این لحظه بود که تصمیم گرفتم از تجربیات خود استفاده کنم و قدمی برای دیگران بردارم. من نمی‌خواستم تنها یک شاهد بی‌حرکت باشم، بلکه می‌خواستم بخشی از راه‌حلی برای این چالش‌ها باشم. www.bffonline.ir در همین بستر شکل گرفت؛ جایی که افراد می‌توانند با همدیگر همکاری کنند، کالاهای خود را بفروشند و از یکدیگر حمایت کنند. من به این باور رسیدم که حتی در تاریک‌ترین لحظات، امید و همبستگی می‌تواند چراغی برای راه ما باشد.

این داستان من است، داستانی از ناامیدی که به امید تبدیل شد. من در کنار شما هستم، تا با هم به سمت آینده‌ای روشن‌تر حرکت کنیم.